شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

برافراشتن سنگ شاه قطبدی(شاه قطب الدین)

سالهایی که خشکسالی می شود و بارندگی های فصلی کاهش می یابد،مردم نگران و افسرده به دعا و نیایش می پردازند و به عناوین مختلف،ملتمسانه از درگاه الهی طلب نزول باران می نمایند.در بختیاری امرار معاش از طریق دامداری و کشاورزی میسر می شود.چنانچه سالی باران نیاید و یا کم باران باشد مردم به تنگ می آیند و احشام آنان از بین رفته و محصولات کشاورزی ندارند. در این مواقع با دعا و نیایش از خدا و پیامبر و ائمه اطهار طلب کمک می نمایند.شاه قطبدی دارای بقعه و بارگاهی عظیم در منطقه بختیاری است این زیارتگاه معجزات بسیاری داشته و اگر خشکسالی پیش بیاید و بارندگی کم باشد،افراد طوایف گرد هم جمع شده و چاره جویی می کنند. در این میان مردم،دو یا سه نفر را انتخاب کرده و با هدایا و نذورات فراوان به پیشواز شاه قطبدی می روند. می گویند در کنار بقعه آن امامزاده سنگی معجزه آفرین قرار دارد که در موقع خشکسالی،متولیان آن امامزاده با تقاضای مردم آنرا می نشانند و با قربانی گاو و گوسفند به ذکر و نیایش می پردازند و طلب باران می کنند و در انتظار باران می مانند. بزرگان و سالمندان منطقه چنین کراماتی را تایید کرده و مردم را به ادامه این کار تشویق می کنند.می گویند یک یا دو روز پس از قربانی و نیایش بارش باران آغاز می شود.

علیمردان خان بختیاری

علیمردان خان در سال ۱۲۷۱ شمسی در میان ایل چهارلنگ دیده به جهان گشود و در سن ۱۷ سالگی همراه با مجاهدین بختیاری در انقلاب مشروطه شرکت داشت پس از پیروزی انقلاب مشروطه و شکست قاجار به زادگاه خود برگشت و با دختری زیبا و خوبروی و شجاع به نام بی بی عروس ازدواج کرد اما متاسفانه از ازدواج آنان فرزندی عاید نشد. مرگ علیمردان خان بختیاری تاثیر عمیق و حزن آوری در بختیاری به جای گذاشت .شعرا و نویسندگان و پویندگان راه او، پس از وی اشعار و ادبیات حماسی و موسیقی بسیاری سرودند که تاکنون زنده و جاوید مانده است.

غیرتم جانی گره مهنم سر پا      قاطر چی نه کردنه امروز پادشاه

شاد اوی علیمردون برنو سر شون     تش بنم به قهفرخ تا کوه وردون

شمشیر علیمردون طلای بی غش     بزمین برق ازنه به آسمون تش

دشمنون زیو به بعد چاره ندارن           گویل نیله سوار به هفت و چهارن

کجه رهد خان گپم هم وزن شاه بید    هر که کشته خانمه کارس خطابی

تفنگ علیمردون باز هم صدا کرد         سرهنگ کله پوستی هنگ بلا کرد

طیاره بال ازنه سر کوه وردون           اسم شانه کور کنین جا علیمردون

بی عروس تو کل بزن تامو کنم جنگ  شمشیرم به گل زنم سی ایل چهارلنگ

بی عروس تو کل بزن کل بساکی     تفنگچی ز ممصالح سوار ز راکی

بنام خداوند جان و خرد

 

سال 1384 با همه تلخی ها و شادیهایش سپری شد و کوله باری از تجربه به اندوخنه هایمان

افزوده گردید. اما در آستانه سال نو وقوع زلزله در استان لرستان و کشته و زخمی شدن شماری

از هموطنانمان شادی ایام را به کام همه تلخ نمود لیکن ملت نوع دوست و سخاوتمند کشورمان

 مثل همیشه با اهدا کمکهای مادی و معنوی خود مرهمی بر زخمهای بازماندگان این حادثه خواهند

گذاشت. امیدوارم در این سال جدید بتوانیم با استفاده از تجربیات سالهای گذشته در راه رسیدن به

اهداف خود موفق و موید باشیم به امید ایرانی آباد.