شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

ویدئو

چند تا ویدئو براتون می زارم امیدوارم خوشتون بیاد.

ایر سی هار نیدین ایچو بوینین

بنیرین ایی چنوی چطور با سه کرات یه جونه تا ازنه

اینم ببینین بد نیست

کوچه (فریدون مشیری)

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
 یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم
 ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
 همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم
سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
 تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم
بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم
اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید
یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای دردامن اندوه کشیدم
نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
 نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

استقلال کیش، استقلال مسجدسلیمان

 کریم بوستانی سرمربی تیم استقلال کیش اعلام نمود تیم فوتبال استقلال کیش که در لیگ یک کشور بازی می کند و پروانه آن در تملک مدیرعامل باشگاه استقلال اهواز می باشد احتمالا ازاین پس با نام استقلال مسجدسلیمان و در مسجدسلیمان بازی خواهد کرد. این تیم هم اکنون بار و بندیل خود را در اهواز پهن کرده است و از امروز شنبه در زمین کارخانجات لوله سازی خوزستان به تمرینات تیمی خود ادامه خواهد داد. بوستانی در این زمینه اظهار داشت برای تغییر دادن نام تیم اقدامات قانونی از طریق فدراسیون فوتبال به عمل آمده است و احتمالا تا پایان این هفته در این رابطه همه چیز مشخص خواهد شد. اشاره شود این تیم در بازیهای هفته دوازدهم لیگ دسته اول کشور در روز 4/11/84 در تهران میهمان برق تهران می باشد.

منبع:روزنامه نور خوزستان

چراغانی

امروز که داشتم تو اینترنت می گشتم یه موضوع جالبی نظرم را جلب کرد حیفم اومد انو براتون نزارم. این ویدئو که،شخصی در منزلش برای چراغانی سال نو مسیحی کرده را تماشا کنید. کسانیکه مقابل منزل او بودند می توانستند موزیک این رقص نور را از امواج اف ام رادیوی خود بشنوند.بخصوص قسمت پایانی خیلی جالبه امیدوارم لذت ببرید.

                                                                           چراغانی سال نو مسیحی

آب را گل نکنیم(سهراب سپهری)

آب را گل نکنیم :

در فرودست انگار، کفتری می خورد آب .

یاکه در بیشه دور، سیره ای پر می شوید .

یا در آبادی، کوزه ای پر میگردد .

 

آب را گل نکنیم :

شاید این آب روان، می رود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی .

دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب .

زن زیبایی آمد لب رود،

آب را گل نکنیم : روی زیبا دو برابر شده است .

 

چه گوارا این آب !

چه زلال این رود !

مردم بالا دست، چه صفایی دارند !

چشمه هاشان جوشان، گاوهاشان شیر افشان باد !

من ندیدم دهشان ،

بی گمان پای چپرهاشان جا پای خداست .

ماهتاب آنجا، می کند روشن پهنای کلام .

بی گمان در ده بالا دست، چینه ها کوتاه است .

غنچه ای می شکفد، اهل ده با خبرند .

چه دهی باید باشد !

کوچه باغش پر موسیقی باد !

مردمان سر رود، آب را می فهمند .

گل نکردندش، مانیز

آب را گل نکنیم

غمی غمناک(سهراب سپهری)

شب سردی است ، و من افسرده.
راه دوری است ، و پایی خسته.
تیرگی هست و چراغی مرده.

می کنم ، تنها، از جاده عبور:
دور ماندند ز من آدم ها.
سایه ای از سر دیوار گذشت ،
غمی افزود مرا بر غم ها.

فکر تاریکی و این ویرانی
بی خبر آمد تا با دل من
قصه ها ساز کند پنهانی.

نیست رنگی که بگوید با من
اندکی صبر ، سحر نزدیک است:
هردم این بانگ برآرم از دل :
وای ، این شب چقدر تاریک است!

خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟


مثل این است که شب نمناک است.
دیگران را هم غم هست به دل،
غم من ، لیک، غمی غمناک است

ضرب المثلهای بختباری

.

بیو کولم پات پتیه

بیا روی پشتم سوار شو که پایت برهنه است.

مقصود آدمهائی است که زیاد پرتوقع می باشند و همیشه انتظار دارند که دیگران خود را فدای آنها بکنند.

یکی گهد یه روز دیت بخیر،  گهدم مو امروزم خوب نید تو از یه روزدی حرف ایزنی

یکی گفت یک روز دیگرت بخیر باشد گفتم من امروزم خوب نیست تو از یک روز دیگر سخن

 می گوئی.

بورچال که هیرنه نسم مال در ارن.

 

گاو پیشانی سفید که نعره میکشد نصف آبادی فرار می کنند.

اشاره به طبل میان تهی و آدمهای ترسو.

آدم خش مامله شریک مال مردمه.

آدم خوش معامله شریک مال مردم است.

هر کی سوار هر مردم وابید زید پیاده ای بو. *

 

هر که سوار خر مردم شد زود پیاده میشود.

برای همیشه نمی شود مردم را بفریبی و با مال مردم زندگی کنی

 

دو هدر و دا ایبره گور و گا

 

.

دختر به مادر می برد و گوساله به گاو.

هر کس به اصل خود رجوع می کند 

 

شاد اوید مهمون ، با لاش بخورم نون.

 

 

شاد آمد مهمان که از پرتو او نان بخورم.

رزق مهمان پیش از خودش می رسد ( اشاره به مهمان نوازی مردم بختیاری).

 

 

 

بجور جاته بنه پاته

 

اول جایت را پیدا کن   بعد پایت را بنه .

جائی بنشین که بر نخیزانندت.

 

 

سگ پیر گله ای نیبو

 

سگ پیر بدرد گله بانی نمی خورد.

کار جوانان به جوانان گذار.

 

 

بزن و پا خوس ایزنن و دار میش و پا خوس

بز را بپای خودش می زنند بدار و میش را هم با پای خودش.

 

هر نخریده سیچه آخورس بستن

 

خر نخریده چرا آخور برایش درست کردند.

اشاره به آدم های عجول که پیش از مرگ به مسلخ می روند.

 

آدم کور بهتر و حونه خوس ره ای بره

 

آدم کور بهتر راه خانه خودش را می داند.

هر کس در کار خودش خبره تر است.

 

هرچی لر ایگو ز دل پر ایگو

 

هرچه لر می گوید از دل پر می گوید.

 

 

 نون نسانه ایخوره         پارس برافتویه ایکنه

 

نان مشرق را می خورد         نگهبانی مغرب را می کند.

کنایه از شریک دزد و رفیق قافله بودن

 

بز که اجلس ایا نون شون ایخوره

 

بز که اجلش می آید نان شبان را می خورد.

چون نمک خوردی نمکدان را مشکن.

ای ییزی ، ای بینی

 

. آرد را الک می کنی و بعدش را هم می بینی