برگه های سال 138۴ خورشیدی ورق خورد و هم اکنون در آستانه فرارسیدن بهار سال جدید هستیم آرزومندیم که تبریکات صمیمانه ی ما به مناسبت آغاز سال نو مورد قبول شما عزیزان واقع گردد و میمنت سال جدید طلیعه ی موفقیت های بزرگ برای شما باشد . در لحظه حلول سال نو با زمزمه کردن دعای عرفانی , یا مقلب القلوب و الابصار , دعا گوی ما هم باشید . عید بر همگان مبارک باد .
به سراغ من،اگر می آیید
پشت هیچستانم
پشت هیچستان جایی است
پشت هیچستان رگهای هوا پر قاصدهایی است
که خبر می آورند از گل واشده دورترین بوته خاک
روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است که صبح
به سر تپه معراج شقایق رفتند
پشت هیچستان چتر خواهش باز است
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صدا می آید
آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی
سایه نارونی تا ابدیت جاری است
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
دورها آوایی است که مرا می خواند
در پایان ششمین دوره رقابت های گلف، یادواره "مرحوم حسین پور"، تیم صنعت نفت مسجد سلیمان به مقام قهرمانی دست یافت. به گزارش فارس، در این رقابت ها که با حضور 50 گلف باز در قالب 10 تیم در روز های 18 و 19 اسفند ماه جاری در مسجد سلیمان برگزار شد، در بخش تیمی صنعت نفت مسجد سلیمان با مجموع 597 ضربه، دانشگاه آزاد مسجد سلیمان با 624 ضربه و پترشیمی ماهشهر با 630 ضربه به ترتیب در جایگاه های اول تا سوم قرار گرفتند. در بخش انفرادی، جهانگیر نصیری با مجموع 146 ضربه، ایرج قنبری با 149 ضربه و محمد رضا شینی با 149 ضربه هر سه از تیم صنعت نفت مسجد سلیمان به ترتیب رده های اول تا سوم را به دست آوردند. در این مسابقات تیم های گلف تهران، اصفهان، فارس، قم، باشگاه های ملی حفاری اهواز، شهرداری اهواز، پترشیمی ماهشهر، پالایش آبادان، صنعت نفت مسجد سلیمان و دانشگاه آزاد مسجد سلیمان شرکت داشتند.
منبع:نور خوزستان
نخستین چاه نفت خاورمیانه که اکنون به پارک موزه تبدیل شده است 97 سال پیش در مسجد سلیمان احداث شد اما به رغم این موضوع قرار است همایش بین المللی صدمین سال کشف نفت درخاورمیانه، در شهر دیگری برگزار شود. مسجدسلیمانی ها خواستار برگزاری همایش بین المللی صدمین سال کشف نفت در خاورمیانه در این شهرشدند. به احتمال قوی این همایش در شهر اصفهان یا یکی از شهرهای شمالی برگزار می شود. همایش بین المللی نفت قرار است سه سال دیگر به مناسبت صدمین سال کشف نفت در خاومیانه توسط اوپیک در ایران برگزار شود. اما محل برگزاری این همایش به احتمال قوی اصفهان یا یکی از شهرهای شمالی است. "محمد زراسوندی علیپور"، مدیر اداره میراث فرهنگی و گردشگری مسجد سلیمان گفت: «با توجه به اینکه نخستین چاه نفتی در شهر مسجد سلیمان احداث شده ، شهروندان خواستار برگزاری این همایش در مسجد سلیمان هستند زیرا برگزاری چنین همایشی در شهر مسجد سلیمان، فواید بسیاری را برای شهر به ارمغان می آورد. وی افزود: نخستین چاه نفت خاورمیانه که امروز به نام چاه شماره یک معروف است در مسجد سلیمان احداث شده و 97 سال ازحفر این چاه می گذرد. مدیر اداره میراث فرهنگی و گردشگری مسجد سلیمان با بیان این چرا زمانی که برای احداث پارک موزه چاه شماره یک دو میلیارد تومان هزینه می شود، نباید چنین همایش در شهر مسجدسلیمان برگزار شود، افزود:«شهر مسجد سلیمان در 75 مورد جزو نخستین هاست.نخستین چاه نفت،چاه گاز، عمیق ترین چاه، نخستین چاه گاز ترش با 35 درصد گاز هیدروژن سالفوره، اولین کارخانه گوگردسازی، نخستین تاسیسات و دستگاه های هواشناسی، نخستین نقشه های زمین شناسی ، نخستین واحد بهره برداری نفت و گاز، نخستین زمین فوتبال رسمی، نخستین کارخانه ماسه، نخستین و بلندترین پل فلزی و نخستین تله کابین در خاورمیانه در این شهر احداث شدند. زراسوندی گفت: با این وجود توسعه در شهر مسجدسلیمان خیلی کند پیش می رود و شهر وضعیت خوبی ندارد. قرار است پارک موزه نخستین چاه نفتی خاورمیانه توسط وزارت نفت احداث و مدیریت شود. پارک موزه نخستین چاه نفتی خاورمیانه در شهر مسجد سلیمان نیز امسال آماده پذیرایی از مهمانان نوروزی می شود.
منبع:نور خوزستان
آسمان زیبا و هوا آرام، بوی گلها و درختان و سبزه، صدای همهمه گنجشکان، هوای پاک و فضای روشن در دامنههای «زردکوه »؛ طبیعتی که انگار، پای ماشینیزم و پیشرفت به آنجا نرسیده است؛ طبیعتی بکر و دست نخورده، آنقدر دست نخورده که حتی جادهای امن و راحت برای رسیدن به آنجا نیست، حتی اگر مهمان، ریاستجمهوری کشور باشد. روستاهای «بیراهگان»، «سرآقا سید»، «خویه» و روستاهای همجوار با 500 کیلومتر فاصله از تهران و در اطراف کوهرنگ است که یک ساعت با شهر فاصله دارد، اما این مسیر را باید چهار ساعته و از مسیری صعب و خطرناک عبور کرد. مردم این منطقه تقریبا 9 ماه از سال را از نقشه جغرافیایی حذف و زیر برف دفن میشوند، انگار که اصلا وجود ندارند. با توجه به منابع آب فراوان در زمستان ـ به علت یخبندان ـ و در تابستان به علت نبود سیستم لولهکشی، دسترسی به آب مشکل است.
مردم منطقه معمولا به کشاورزی مشغولند، اما قوت غالب آنان در زمستان کشک و عسلی است که از تابستان ذخیره کردهاند و آردی که از طرف کمیته امداد به آنها میدهند و با بلوط خرد شده مخلوط میکنند تا در طول زمستان تمام نشود.
زنان در خانوادههای بختیاری میشود گفت، پایه و اهرم اصلی خانوادهاند. از صبح که آفتاب میزند تا شب، شاید فعالترین قشر روستا آنان باشند. وظایفی مثل خانهداری آن هم در خانههایی به اندازه یک اتاق کوچک از سنگ و گل که باید در آن آشپزی کنند، بچههایشان را بشویند، مهمانداری کنند، صبحانه، نهار و شام خانواده را آماده کنند و اگر زمستان باشد و امکان بیرون رفتن برای دستشویی نباشد ـ که البته چیزی به این اسم وجود ندارد ـ باید فکری هم برای آن در داخل همان اتاق کوچک برای بچهها و خانواده بکند؛ چرا که خانهها بیشترشان فاقد دستشویی هستند و حمام برای آنها جایی است که در روستایشان وجود خارجی ندارد.
امّا فقط اینها نیست. زن باید هیزم و سوخت زمستان خانواده را هم تأمین کند. هر وقت و هر جا باشی، زنی را میبینی که کولهای بزرگ از هیزم و چوب بر پشت خمیدهاش گرفته، بچههایش دور و برش هستند و شاید چند گوسفند را هم از چرا میآورد با پشتهای از علوفه برای زمستان گوسفندان.
اگر زمستان باشد و آب لولهکشی قطع باشد، باید فکری برای نظافت خانه و لباس و ظروف آن کنند و اگر تابستان باشد، کارهای مزرعه و دامها هم به آن اضافه میشود. در بیشتر روستاها میتوانی دختران 12 ـ 13 سالهای را ببینی که چند مشک 15 لیتری را بر دوش گرفتهاند و یا کوزههایی را که بر سر دارند تا از سر چشمه آب بیاورند، اما سختتر از این فشارهای جسمی، فرهنگ حاکم بر مردان است که برای زن، اعتبار و ارزشی قائل نیستند و آن را نیرویی برای کار و راحتی مردان میدانند.
حتی ازدواجهای دوم و سوم که در میان مردان صورت میگیرد، برای این است که یا زن اول پیر شده و نمیتواند کار کند و یا حتما مرده است، آنکه یا در اثر امراض عفونی است و یا هنگام زایمان. بنابراین، آنان زن جوانتری را برای کارکردن به خانه میآورند و در این میان، دور از ذهن نیست که زنها از مردها هر روز کتک هم بخورند.
در جای جای روستا حتما میتوان مردانی را دید که بیکار راه میروند و زنانی که پشتهای از هیزم به دوش در حالی که قدشان در زیر این بار سنگین خمیده به خانه میآیند.
در میان زنان منطقه، زنانی با سنین بالا کمتر یافت میشود و میانگین سنی آنان پایین است. آنان معمولا لاغر و بیمارند، اما با همه اینها همه وظایف خود را انجام میدهند.
با این شرایط، هیچ زنی وقت و فرصت اینکه به خود فکر کند و و بهداشت شخصی را رعایت کند نیست؛ اگر هم باشد هیچ اطلاعی از این مسائل ندارد. چون هیچ مرکزی که بتواند کار کارشناسی در زمینه بهداشت و مامایی بکند، در روستاها حضور جدی ندارد.
خانه بهداشت هرچند با امکانات در حد خوبی در روستاها موجود است، اما معمولا زنان به خاطر حجب و حیا و گاهی خجالتی و گریزان بودن از بیان مسائل خود، به آن مراجعه نمیکنند. در ویزیتهایی که از زنان این مناطق در تابستان 84 به عمل آمده عفونت زنان بیداد میکند و غالب آنان دچار عفونتهای شدید هستند، چرا که زنان بختیاری اطلاعی از اینکه چگونه بهداشت فردی را رعایت کنند، ندارند.
معمولا دستشویی در خانهها نیست و اگر هم باشد مشترک بین چندین خانوار است و به علت سنگی بودن زمین امکان حفر چاه فاضلاب وجود ندارد. در ساختمانی که به عنوان حمام از آن استفاده میکنند ـ که همه از سنگ و خاک است ـ هیچ خبری از بهداشت و تمیزی نیست و حتی گوشهای از آن هم به عنوان انبار آرد استفاده میشود؛ البته به شرط آن که چند رأس دام در آن نگهداری نشود.
اما سختتر از همه اینها مرگ و میر زنان باردار است. در طول 9 ماهی که ارتباط با شهر قطع میشود نه آب، نه برق، نه تلفن، هیچ چیز وجود ندارد. بسیاری از زنان یا در راه زایمان میکنند و بر اثر تبعات ناشی از زایمانهای سخت و نبود بهداشت و اقدامات دارویی، دچار امراض سخت میشوند و یا در هنگام زایمان میمیرند.
مطمئنا رسانههای جمعی، نقش مهمی در آگاه کردن و اطلاعرسانی دارند؛ هم برای مردان ـ برای زدودن فرهنگ خشن و آزاردهنده در مورد زنان و هم برای زنان، در مورد آشنایی با مسائل بهداشتی و پزشکی و آگاه کردن جوانان نسبت به مسائل اجتماعی، مذهبی و بهداشتی.
مدرسه تا کلاس چهارم بیشتر نیست. معمولا معلمها سرباز معلم هستند و گاهی دختران ترجیح میدهند که در سر این کلاسها حاضر نشوند، چرا که معلمان آنان پسران جوانی هستند و برخی دختران، از حضور در سر درس آنها شرمگین. در مسابقه نامهنگاری به رئیسجمهور توسط دختران روستایی این مناطق بیشترین درخواست دختران از رئیسجمهور، دارا شدن معلم و مبلغ زن بوده است.
شاید همه مشکلات زنان این مناطق را نتوان با بودجه حل کرد، اما پارهای مشکلات از حتما با تخصیص بودجه حل خواهد شد؛ مثل احداث راه مطمئن برای دسترسی به شهر در همه فضول و ... .
احداث مراکز درمانی و بهداشتی مناسب و مستقر کردن پزشک در مناطق که حتما باید از طریق تأمین منابع مالی صورت گیرد.
اما بیشتر مشکلات زنان، ناشی از عدم فرهنگسازی در زمینههای مختلف است. در بیشتر روستاهای کشور که از نعمت تلفن و تلویزیون و مسجد و مبلّغ و مراکز بهداشتی برخوردارند، زنان از زندگی راحتتری برخوردارند و از نظر مسائل بهداشتی در سطح خوبی هستند و از مردسالاری خشن خبری نیست، اما زنان این مناطق، هنوز از خشونتهای آزاردهندهای رنج میبرند؛ زنان نجیب و پاکی که هیچ ادعایی ندارند، زنانی که مادران دلیری هستند و مردان دلیری را به جامعه تحویل دادهاند، اما خود همواره مظلوم بودهاند؛ مظلومیت زنان بختیاری، چیزی است که هر بینندهای را به تأسف وامیدارد.
زن بختیاری فقط زیر برف زمستان، که راه را بر او میبندد، نمیمیرد؛ بلکه حجم سنگین و سردی فرهنگ غلط و خشن حاکم و نبود امکانات اقتصادی و امکانات بهداشتی او را احاطه کرده است. زن بختیاری در حال فدا شدن است و هر زمان تلفات بیشتری میدهد.
آنچه گفته شد، مشاهدات مستندی است از خانمهای حاضر در گروه فرهنگی ـ هنری ثارالله قم که در تابستان 84 در این مناطق حضور یافتهاند و مشکلات زنان بختیاری را با چشم دیدهاند. مجموعه این مشکلات توسط کارشناسان زن در زمینههای مامایی، پرستاری، بهداشت، آموزش قرآن و احکام مشاهده و ارایه شده است. بسیار به جاست، مسئولان و تصمیمگیران پس از سفر ریاست جمهوری به استان چهار محال و بختیاری، به ویژه استاندار و نمایندگان این استان برای حل مشکلات مردم به آن توجه کنند، خصوصا مشکلات ویژه زنان بختیاری
از آن روزی که بر پا شد عشیره همی شد بختیاری بر دو تیره
یکی چهار لنگ یکی هفت لنگ باشند بروز رزم هماهنگ باشند
بختیاری هم شجاع و هم دلیر بختیاری پرچم هر دشمنی آرد بزیر
بختیاری کی کند در جنگ از دشمن فرار بختیاری عهد نادر کرده فتح قندهار
بختیاری گریزن است از هر فساد بختیاری همی ترسد از روز معاد
بختیاری درب خانه نمی بندد به کس بختیاری در دل تاریخ باشد چون جرس
بحتیاری می زید در روی کوه بختیاری روز رستاخیز باشد همگروه
بختیاری پیرو دین نبی است بختیاری عاشق نام علی است