شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

شهر من پارسوماش

مسجدسلیمان نخستین شهر صنعتی ایران

سخنی چند

باز مجالی دیگر پیش آمد تا سخنی چند با شما عزیزان در میان گذارم. پس از پست مطلبی تحت عنوان هنر تیراندازی در ایل بختیاری و انتخاب عکس یکی از همتباران به لحاظ ارتباط موضوع بازدید کننده محترمی تو قسمت نظرات گفته بود آخه مگه زمان غارنشینی هست که تفنگ به دست وایستاده اونجا؟ یا مگر میخاد......... و الی آخر البته یکی از دوستان بنام صالح جواب ایشان را داده ولی به جهت آگاهی این دوست عزیز باید بگم که هدف ما از ابتدا بر این بوده که در راستای تعالی و اعتلای فرهنگ ایلی با تازه کردن و زنده نگهداشتن رسوم و عادات پسندیده عشایری به فرزندان و برادران و خواهران خود ارزشهای فراموش شده را متذکر شویم و بدین وسیله خدمتی هر چند کوچک در جهت احیای ارزشها و رسوم ایلی نموده و از اضلال و نابودی فرهنگ و هنر اصیل و کهن ایران جلوگیری نماییم. باید باور داشته باشیم تا اگر آداب،رسوم و فرهنگ خود را فراموش بنماییم لاجرم اصالت خود را از دست خواهیم داد.ما فرزندان ایل غیور بختیاری وظیفه داریم در حد توان خود نسبت به شناساندن آداب و رسوم خود به دیگر اقوام ایرانی سعی و همت گماریم.
نظرات 5 + ارسال نظر
تیام سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:18 ب.ظ http://teiam.mihanblog.com

من تازه متوجه اون نظر شدم و خواندم ... دوست عزیز من هم شاید مثل تو نسل قرن جدید باشم عصر عصر کامپیتر و .. هست اما اصل و اصالت ما مهمتر ظواهر زندگی است این ها همه امکاناتی هستن که ما باید برای بقای فرهنگ و اصالت خودمون از شون استفاده کنیم ........
آفرین بر بهروز خان و آفرین به همه غیور مردان بختیاری
شادزی.......

ایمان ر چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:57 ق.ظ http://nadaram

دردیه من دلم که بس نداره
سایتی که تو راست کردی هیچکس نداره
دل مو همس من فکر نگاره
حرف حساب تو که جواب نداره
با وبلاگ تو که ایچو بهاره
باشه بگذریم عیوی نداره
برو و باز بنویس که دل بی قراره
ما همه مندیرتیم با توبهاره
گل باشی

علی باورصادیان پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ب.ظ

خواستم به ساسان بگم اگر این شجاع دلان اسلحه در دست نداشته باشند کسانی مثل تو از ترس دشمن نمیتونن لپ تاپ تو دستشون بگیرن

علی دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ق.ظ

بهروز خان سلام پییا
والله زوبلاگت ز همه بهتره. دردت من تیشنیم. جان خوته یه عکس من بعد از ضهر که فلکه نمره یک خلوت هد بگر . بنه که دلم شاد وابووه اما واستی من ره ماشین : پشتت به بی بییان بووه ریت به طرف بازار اووخت هم فلکه نمره یک و هم پل نمره یک من عکس اییوفته. هو باوام بیوینم کی عکسن انی من وبلاگت.

تاراز پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:15 ق.ظ http://bibiyan.persianblog.com

درود.انگار سانسور کردید نظر من را خان؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد